|
4 مهر 1391برچسب:, :: 7:59 :: نويسنده : بتوچه
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمد وستتدارمدوستتدارمدوستتدارم
4 مهر 1391برچسب:, :: 7:59 :: نويسنده : بتوچه
عشق بيداد من باختن يعني لحظه عشق جان سرزمين يعني يعني زندگي پاک من عشق ليلي و قمار مجنون در عشق يعني ... شدن ساختن عشق دل صفا يعني كلبه وامق و يعني عذرا عشق شدن من عشق فرداي يعني كودك مسجد يعني الاقصي عشق من
عشق آميختن افروختن يعني به هم عشق سوختن چشمهاي يكجا يعني كردن پر ز و غم دردهاي گريه خون/ درد بيشمار
4 مهر 1391برچسب:, :: 7:59 :: نويسنده : بتوچه
4 مهر 1391برچسب:, :: 7:59 :: نويسنده : بتوچه
ماتیک را به لب های لطیفش میمالد همیشه راهی برای فرار از واقعیت های تلخ هست اما در انتهای تمام مسیرهای فرار، چیزی جز حجم سنگین واقعیت انتظار آدمی را نمی کشد… قید از سایت عاشقانه تنهایی
4 مهر 1391برچسب:, :: 7:59 :: نويسنده : بتوچه
دختره از پسره پرسید من خوشگلم؟ گفت: نه…..گفت دوستم داری؟….گفت:نوچ…..گفت:اگه بمیرم برام گریه می كنی؟؟؟…..گفت:اصلا….دختره چشماش پر از اشك شد….هیچی نگفت….پسره بغلش كرد و گفت:تو خوشگل نیستی زیاترین هستی….تو رو دوست ندارم چون عاشقتم….اگه تو بمیری برات گریه نمیكنم چون من هم می میرم….. نظر یادتون نره
4 مهر 1391برچسب:, :: 7:59 :: نويسنده : بتوچه
4 مهر 1391برچسب:, :: 7:59 :: نويسنده : بتوچه
عشق خوب است اگر تو ارزشش را فهمیده باشی عشق قشنگ است اگر تو آن را لمش کرده باشی عشق ترانه است اگر توآنرا شنیده باشی عشق شیرین است اگر تو آن چیشده باشی عشق ماندی است اگر تو به معنایش پی برده باشی عشق گل است اگر تو آن گل را داشته باشی عشق شمع است اگر تو پروانه شده ودور آن گشته باشی عشق دیدنی است اگر تو آن را دیده باشی عشق آسمانی است اگر تو ستاره اش باشی عشق رود است اگر تو آب آن رود باشی
4 مهر 1391برچسب:, :: 7:59 :: نويسنده : بتوچه
۲۰ بار دیدمت . ۱۹ بار بهت خندیدم . ۱۸ بار به من اخم کردی . ۱۷ بار از دستم خسته شدی . ولی ۱۶ بار دیگه سعی کردم و ۱۵ جمله عاشقانه را ۱۴ بار به ۱۳ زبون و ۱۲ لهجه و ۱۱ روز و ۱۰ بار به کمک ۹ نفر به تو گفتم . اما تو ۸ بار قهر کردی . ۷ بار روتو از من برگردوندی و من ۶ بار برات مردم . ۵ بار قربونت رفتم و ۴ بار نازتو کشیدم . تا ۳ بار ناز کردی و ۲ بار خندیدی و جونمو به لب رسوندی و
هنوز ۱ بارهم نگفتی دوستم داری.
***************************
دختره از پسره پرسید من خوشگلم؟ گفت: نه…..گفت دوستم داری؟….گفت:نوچ…..گفت:اگه بمیرم برام گریه می كنی؟؟؟…..گفت:اصلا….دختره چشماش پر از اشك شد….هیچی نگفت….پسره بغلش كرد و گفت:تو خوشگل نیستی زیاترین هستی….تو رو دوست ندارم چون عاشقتم….اگه تو بمیری برات گریه نمیكنم چون من هم می میرم….. نظر یادتون نره
4 مهر 1391برچسب:, :: 7:59 :: نويسنده : بتوچه
من از این تنهایی از این که دیر می آیی از این که روزی به من بگویی تو به من نمی آیی می ترسم.... چرا نمی دانی تو چگونه بی تو زمان میگذرد بارها این را از خودم می پرسم من می ترسم...می ترسم...
یک شنبه 2 مهر 1391برچسب:, :: 12:42 :: نويسنده : بتوچه
اینم ادرس وبلاگ های من حتما ی سری بزنید
www.fariddj1375.mihanblog.com
یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:, :: 12:37 :: نويسنده : بتوچه
چطور بگم که دلتنگ توام تویی که مونس شب های دل بی قراری ام بودی
یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:, :: 12:25 :: نويسنده : بتوچه
یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:, :: 12:24 :: نويسنده : بتوچه
بعد رفتنت عزیزم ، بس که تنهایی کشیدم
قامتم خمیده از بس ، عشقتو به دوش کشیدم تو غم بی همزبونی ، هی می کشتم لحظه هامو روی برگ های شعرم ، خالی کردم عقده هامو خاطرت جمع هر جا باشی ، توی غربت یه کسی هست خاطراتت زندگیشه ، اون غریبه خاطرت هست اون که تو هفت آسمونش ، یه ستاره هم نداره اون منم که دلخوشی شه ، گل من کسی رو داره مثل دیگرون نبودم ، سر راهتو نبستم می دونستم نمیای و چشم به جاده ها نشستم خاطرت جمع تو دل من ، تو حسابت پاکه پاکه این خطای دل من بود ، اون که افتاده به خاکت تو روزهایی که نبودی ، نمی دونی چی کشیدم صبح تا شب زخم زبون از هر غریبه ای شنیدم گل من سرت سلامت ، تو که خوش باشی غمم نیست این همیشه آرزومه ، پس دلیل ماتمم نیست دیگه از گریه گذشته ، به جنون کشیده کارم تو که خوشبختی عزیزم ، دیگه غصه ای ندارم ?.f
یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:, :: 12:22 :: نويسنده : بتوچه
خیال کن روزگارم......رو به راهه...!
خیال کن رفتی و دلم نمرده...!
خیال کن مهربون بودی وقلبم...
کنار تو ازت زخمی نخورده...!
خیال کن هیچی بین ما نبوده...
خیال کن خیلی ساده داری میری...
خیال کن بی خیاله بی خیالم...!
شاید اینجوری....ارامش بگیری...
گذشتی از من و ساکت نشستم...
گذشتی از من و دیدی که خستم...
تو یادت رفته که توی چه حالی...
کنارت بودم و زخمات و بستم....!
یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:, :: 12:21 :: نويسنده : بتوچه
بی آنکـه بـخـواهَمْ... دلـتـَنـگـت میـ شَـوَم...
دلـتـنـگِ بـودنَـتْ........
حـَتـی هـَمـان بــودنِ کمْ رنـگـت...
خـیـلیــ وقْـت بـود کـه دلـَم میـ خـواست بـگویـم
دوسـتـَتْ دارَم........
تــــو که غَـریـبـه نیــستـیــ
دیــگر نـمیـ توانم خودم را به آن راهی که
نمیـ دانـم کـجـاسـت بــــزنـــم...
دلــم هـمـان راهیــ را میـ خـواهـد
که تــــــــو در امــتـدادش ایـستــاده بـــاشی.
هــمـانْ تـمـامِ راه هـایی کـه میـ گـویـنـد به
عــِـــــشـــــــقْ
خــتـــم میـ شــود
یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:, :: 11:52 :: نويسنده : بتوچه
وقتی زیر بارون قدم میزنی یه حس قشنگی بهت دست میده چون بارون رحمت خدای عاشقه داره واسه تو از عشق میباره چرا بعضی از زیرش میدون-فرار میکنن یا یه چتر سرشون میگیرن بهشون نخوره پس از خدایی که یک لحظه با تو بودنو با هیچ چیز عوض نمیکنه ایراد نگیریم اون همیشه و هر لحظه واسو تو هست و منتظر بر گشتن توئه این تویی که ندونسته خودتو ازش دور میکنی بیا زیر باران!!!!!!!!
پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:شعر های عاشقانه, :: 16:34 :: نويسنده : بتوچه
بی تو تنها گریه کردم تو شبای بی ستاره . . . غروبا میون هفته بر سر قبر یه عاشق . . صفحه قبل 1 صفحه بعد |